یادگیری زبان در سن و سال نمی شناسد

هرکسی می‌داند که بزرگسالان در یادگیری زبان جدید افتضاح هستند. خب ، حداقل چیزی که به ما مدام گفته می‌شود، این است. اما اگر واقعیت باشد چه؟ اگر روزهای طلایی ما رفته باشند ، و تمام چیزی که از دست ما بر می آید، امیدواری برای روان صحبت باشد و بدانیم به این هدف نمی‌رسیم ، چه؟ امروز ما واقعیت را درباره یادگیری زبان توسط یک بزرگسال را می‌نویسیم ، و شرح میدهیم که چرا گفته می‌شود که کودکان در یادگیری زبان ذهن آماده تری داشته و چه چیزهایی را میتوان از آنها یاد گرفت ، حتی اگر شغلی تمام وقت داشته باشید ، باید مراقب بچه هایتان باشید و یا حتی همین الان که داریم صحبت میکنیم ، در حال لذت بردن از بازنشستگی خود هستید.
کدام یک در یادگیری زبان تبحر بیشتری دارد ؟ 
کودکان ، همچنین بزرگسالان تماما به موقعیتی بستگی دارد که در آن نتایج چندین مطالعه را تفسیر میکنید.هیچ اتفاق آرای دقیق و محکمی مبنی بر اینکه چرا کودکان به‌نظر، توانایی بالاتری در روان صحبت کردن زبان دوم دارند ، وجود ندارد ، اما چندین فرضیه مداوما مطرح شده و مورد آزمایش قرار میگیرند. مشکل اینجاست که مطالعات بعلت اینکه تعریف روشنی از روان صحبت کردن و یا دانستن یک زبان چیست ، محدود می‌شود. در واقع مطالعات نشان می‌دهد که بزرگسالان‌ در یادگیری زبان از کودکان بهتر هستند و در چند مهارت تعاملی نیز عملکرد به مراتب بهتری دارند. دوباره تاکید می‌شود که این نتایج در محیطی کاملا کنترل شده اتفاق می‌افتد و قبول کردن نتایج یکی از این فرضیه ها بعنوان یک واقعیت همواره درست ، دشوار می‌باشد. که به همین خاطر است که شما باید بر روی کاری که میتوانید برای خود انجام دهید ، تمرکز کنید. بیایید نگاه دقیق تری به چیزهایی که هر گروه را خاص می‌کند ، بیندازیم ، و اینکه چه چیزهایی را بعنوان یک بزرگسال میتوانیم بهبود ببخشیم ، آن هم در حالی که حال اکنون نمیتوانیم به عقب برگردیم مگر اینکه . پس اگر قادر به انجام این کار نیستید ، بی زحمت ماشین زمان خود را نشان دهید.
چرا کودکان ، زبان ها را بهتر یاد میگیرند؟
در اینجا نتایج مطالعاتی را ذکر می‌کنیم که نشان می‌دهد که غالبا کودکان ، در مقایسه‌ با بزرگسالان ، موفقیت بیشتری در یادگیری یک زبان جدید دارند
کودکان نیاز مبرمی به تعامل و ارتباط دارند
کودکان معمولا با نظم یا انگیزه زبان ها را نمی آموزند. دلیل اصلی این که کودکان مجبور به حرف زدن می‌شوند این است که آنها میخواهند که افراد به آنها پاسخ داده و واکنش نشان دهند ، و اصلا فرقی ندارد که این زبان ، زبان اول یا دوم باشد.والدین ، معلم ها و همکلاسیان با زبان ورودی تعامل می‌کنند ، پس بنابراین حرف زدن، مسئله ی تعلق و یا حتی بقا تلقی می‌شود ، نه از روی کنجکاوی و یا علاقه! 
کودکان همواره تشویق به حرف زدن می ‌شوند
کودکان زبان را یاد میگیرند چرا که مجبورشان می‌کنند. آن ها تشویق یا تأدیب نمی‌شوند. آنها فهمیده شدن و یا گرفتن بازخوردهای مثبت از خانواده ها و یا حتی غریبه هارا هم دوست دارند. خانواده ها عاشق حرف زدن بچه هایشان هستند و هنگامی که بچه هایشان کلمه جدیدی را زبان می آورند ، بسیار خوشحال می‌شوند که همین امر باعث می‌شود کودکان کلمات را دوباره تکرار و استفاده کنند‌. غریبه ها نیز سوال پرسیدن از کودکان و شنیدن جواب های بامزه شان را بشدت دوست دارند. اما بزرگسالان ؟ نه خیلی!
کودکان مهارت های جذب و آرامش ذهنی دارند
هیچ شکی در این امر نیست که کودکان مشخصه های ذهنی ای دارند که از بزرگسالان متفاوت است ، من جمله سطح آرامش ذهنی که با بیشتر شدن سن کاهش می‌یابد ( گرچه لازم به ذکر است که هیچگاه از بین نمی‌رود ). این بدان معناست که آنها میتوانند کلمات مشخصی را راحت حفظ کنند و صدا هارو با دقت و سرعت بیشتر تولید کنند.
کودکان معمولا اشتباه کرده و توسط اطرافیانشان تصحیح می‌شوند
به نفع والدین و معلمان است که کودکان هرچه زودتر درست حرف زدن را بیاموزند ، و این به خاطر آنست که کودکان در توسط اطرافیانشان تصحیح می‌شوند. در حالی که بزرگسالان از تصحیح یکدیگر بیم داشته و نمی‌خواهند با تصحیح یکدیگر حس بدی را به یکدیگر منتقل کنند ، پس به همین خاطر نسبت به اشتباهات یکدیگر بسیار منفعلانه عمل میکنند. مگرینکه که خود معلم زبان باشند که در این صورت میتوان رویشان حساب باز کرد.
کودکان به اندازه بزرگسالان‌ نیاز به یادگیری مطالب ندارند
کودکان کلمات ساده را در تعداد های کمتر یاد میگیرند و بیشتر آنها را تکرار می‌کنند و والدین شان ، معلمان و افراد نزدیک ، اغلب آنها را کمک کرده به تفویت می‌کنند. کودکان هفت بخش در هر هفته و زمان های مختلف را مطالعه نمی‌کنند ، سعی در فهمیدن پیچیدگی تمام چیزی که با آن روبرو هستند ، را ندارند. همچنین از آنها توقع نمی‌رود که به منظور مجاز شدن برای کار یا تحصیل در کشوری خارجی و یا حتی تجارت مدرکی را دریافت کنند. توقعات برای گروه سنی های مختلف متفاوت است و به همین خاطر طبیعتاً کودکان زبان آموزان بهتری به نظر می‌رسند.
کودکان هیچ مسئولیتی به دوش خود ندارند
تحقیقات نشان داده است که چیزی به نام فرسودگی تصمیم گیری وجود دارد که بدین صورت است که فرد به علت تصمیم گیری های زیاد ( حتی از نوع کوچک شان ) ، دچار خستگی و فرسودگی فیزیکی شده و صبر کمتری  دارند. یک کودک پنج ساله هیچ قبضی برای پرداخت نداشته ، هیچ غذایی نمی پزد ، هیچ رئیسی برای خشنود کردن نداشته ، هیچ ساعت رسمی اداری کار نکرده ، و در نتیجه هیچ تصمیم گیری مهمی برای انجام طی کل روز ندارد. این قضیه ، فضا و انرژی بیشتری در مغز کودک به منظور به خاطر سپردن مفید آزاد کرده و باعث می‌شود در بازی های کودکانه خود تعامل داشته و متوجه چیزهایی بیشتری به هنگام یادگیری زبان دوم شوند.
چرا بزرگسالان‌ نیز در یادگیری زبان ها ، تبحر دارند ؟
در اینجا دلایل رایج و عمده ای که چرا بزرگسالان‌ نیز یادگیرندگان خوبی نسبت به کودکان هستند  و یا در رابطه با رویکرد آموزشی خود مصمم تر هستند ، بررسی می‌شود:
بزرگسالان برای ظاهر شدن در صحنه ها تمرین می‌کنند
بزرگسالان شجاع هستند. آنها با اختلاف های های خانوادگی ، خستگی کاری ، مشکلات مالی روبرو شده و با دیگر فشار های عصبی روزمره خود دست و پنجه نرم می‌کنند. و با تمام اوصاف ، به پیشرفت کردن و ارتقا ادامه می‌دهند. آنها در باشگاه ها ، در مهمانی های خانوادگی و سرکار حضور بهم می‌رسانند و حتی در کلاسهای زبانی که ثبت نام کرده اند هم سوای احساس ناامنی شان در کلاس ( قضاوت شدن توسط دیگران در کلاس و اینکه چه اتفاقی در کلاس برایشان خواهد افتاد ) شرکت می‌کنند. پس منطقی بودن ، استراتژی داشتن و مقاوم بودن به نفع بزرگسالان‌ است. 
بزرگسالان یک دلیل خوب برای یادگیری یک زبان جدید دارند
بزرگسالان به این دلیل که کنجکاو بوده ، علاقمند هستند و یا اینکه بر این باورند که شایستگی موقعیت شغلی بهتر و یا زندگی بهتر در کشوری دیگر دارند ، زبان یاد میگیرند. این دلایل از ترس شان و یا محدودیت هایی که دارند مهم تر است ، چرا که بزرگسالان‌ میدانند تحمل این مسائل مهم به ارتقای شغلی و یا سطح زندگی شان می ارزد. و حتی میل به یادگیری زبان می‌تواند بخاطر فهمیدن آهنگ های مورد علاقه ، موفقیت در مصاحبه شغلی و یا حتی گفتگو با معشوق در زبان مقصد باشد!
بزرگسالان قبل از یادگیری زبان نیز ، لغات فراوانی می‌دانند
دامنه لغات یک بزرگسال بسیار بیشتر از یک کودک است ، که به همین خاطر بزرگسالان‌ قادر به درک چندین معنی از لغات جدید زبان مقصد هستند ، چرا که می‌توانند با شناسایی چند الگو و تطبیق دادن آنها با زبان مادری خود ، لغات جدید را بفهمند. علاوه‌براین ، بسیاری از آواهایی که در زبان مقصد وجود دارند ، در زبان مادری نیز وجود دارد.
بزرگسالان تعاملگران بهتری هستند
چیزهایی بسیار مهم تری در رابطه با زبان و تعامل و تبادل زبان مانند زبان بدن وجود دارد. این مهارت ها چیزهایی هستند که با گذر عمر و تجربه تکامل به دست می آیند. کودکان نسبت به بزرگسالان از این تجارب بی بهره تر بوده و برخلاف بزرگسالان قادر به تفسیر موقعیت استفاده به منظور حدس زدن کلمات در مدت کم نیستند ، به خصوص زمانی که حرف از گرامر و یا تلفظ در لحظه ، به میان آید.
بزرگسالان‌ لهجه های عجیبی دارند ، این خاطر آن است که آنها اهمیتی به این موضوع نمی‌دهند
تحقیقاتی بر روی این امر به عمل آمده است که آیا سن ، تاثیر عمده‌ای بر روی تلفظ به هنگام یادگیری زبان خارجی دارد یا خیر. تاثیر ندارد چرا که بزرگسالان‌ نیز در تحقیقاتی که انجام شده است ، همانند یادگیرندگان جوان ، انعطاف خوبی در یادگیری لهجه بومی زبان دوم دارند. سوال این است که آیا تمام بزرگسالان به دنبال خلاص شدن از لهجه خود هستند؟ پاسخ این است که بعضی ها تمایلی ندارند. آن دورانی که افراد یادگیرنده ای که هدف اولشان ، رها شدن از لهجه خود بود ژ گذشته است. در واقع ، بعضی از افراد از لهجه خون رضایت داشته و بدون هیچ هدفی برای تغییر آن ، بدان افتخار می‌کنند و آنرا نشانه ای از شجاعت و تعهد به زبان مادری خود می‌بینند.
بزرگسالان یک ذهن آماده برای حل مسائل داشته که غنی از منطق است
بسیاری ازین ویژگی بعنوان یک نقطه منفی برای بزرگسالان یاد میکنند. چرا که کودکان از طریق اهمیت ندادن یاد میگیرند تا آن که سعی کنند هرآنچه جلوی خود می‌بینند را کامل متوجه شوند. گرچه منطق بزرگسالان‌ باعث می‌شود که آنها الگوهای زبانی در زبان مقصد را بهتر پیدا کنند ، گرامر زبان ها را با یکدیگر مقایسه کنند و به همین خاطر گرامر زبان مقصد را به علت سبک سنگین کردن با زبان مبدا بهتر یاد بگیرند.
نکاتی برای پیشرفت : چه چیزهایی میتوان از کودکان یادگرفت
همان طور که مشاهده کردیم، چیزهایی را در رابطه با یادگیری زبان دوم ، میتوان از کودکان یادگرفت ، اما این بدان معنا نیست که کیفیت های بزرگسالی را نادیده گرفت. چه چیزهایی را برای یادگیری زبان و کاربردی کردن آن می‌توان یاد گرفت؟
شما نیاز به حس مسئولیت و نیاز دارید
کودکان صحبت می‌کنند ، چرا آنها به طور اجتماعی و زیستی مجبور به سخن گفتن هستند ، چرا که نیاز دارند تا توسط والدین خود ، معلمان خود و هم کلاسی های خود فهمیده شوند. پس به همین خاطر شما نیاز به حس نیاز و مسوولیت برای یادگیری زبان دارید.
شما میتوانید این امر را با مسئولیت پذیری محقق کنید
به کلاس زبان ملحق شوید که در آنجا متوجه حضور شما شده و از شما توقع پاسخ دادن به سوال هایشان را داشته باشند. برنامه های یادگیری زبان در اینجا به هیچ دردی نمیخورند. اطمینان حاصل کنید که روند پیشرفت خود را در فایل صوتی و یا ویدیویی ضبط کرده و آنرا با والدین ، دوستان ، معلمان و دوستان مجازی به اشتراک گذاشته و بازخورد و پیشنهادات به منظور پیشرفت بیشتر از آنها دریافت میکنید که این امر مارا به مرحله بعدی حمایت می‌کند…
امروز شروع به حرف زدن کنید
کودکان هر روز حرف می‌زنند. آنها هر روز به مکالمات بزرگسالان گوش داده و بزرگسالان‌ به منظور پیشرفت آنها ، از کودکان سوال می‌کنند. آیا تا به حال متوجه شده اید که بعضی افراد ادعا میکنند که فقط با برنامه های آموزشی زبان را یاد گرفته اند و تنها در هفته یکبار زبانی را مطالعه می‌کند و یا در ماه تنها یکبار سر یک کلاس زبان حاضر می‌شوند؟ این امر چگونه ممکن است؟ چگونه میتوان اطلاعات زبانی را با تنها یک جلسه در هفته و یا ماه به روز کرد؟ پس به همین همواره صحبت کردن شفاهی به زبان مقصد ، همواره باید از اولویت های شما باشد.
خود را غرق نکنید
اولیه های زبان را یاد گرفته و سپس به دنبال عبارات روزمره ای که افراد بومی هر روزه استفاده میکنند ، بروید ، حتی اگر نمی‌توانید هر کلمه را به تنهایی ترجمه کنید و یا حتی منطق پشت آنها را دریابید. قدم بعدی آن است که این عبارات اولیه و پایه را توسط تکرار و استفاده در مکالماتتان طبیعی سازی کنید ، به طوری که هنگام استفاده آنها ، هیچ فکری نکنید. بدترین کار ممکن است که فقط فعل هارا حفظ کنید چرا که این امر هیچ فایده ای برای شما ندارد.
هنگامی که سخن از توقعات به میان می‌آید ، بی انصاف نباشید.
افراد از گوش دادن به کودکی که به زبان فرانسوی می‌گوید : من شکلات دوست دارم ، اوه خدای من ، لذت میبرند. کودکان یادگیرندگان خوبی هستند و همچنین شنوندگان خوب! آنها به فردی که به زبان فرانسوی مطلبی ارائه می‌دهد ، به خوبی گوش میدهند و بعد از آن حتی با وجود غلط های گرامری و تلفظی کلمات را تکرار می‌کنند ، چرا که حداقل به خوبی به سخنان گوینده کوش می‌دهند. آیا مشکل ما بزرگسالان واضح نیست؟ همواره خود را همانند کودکی که در حال یادگیری زبانی جدید است در نظر بگیرید. آیا شما به کودک شش ساله ای که همه چیز را فورا نمی‌فهمد ، سخت می‌گیرید؟؟!
از افراد خواهش کنید تا شما را تصحیح کنند.
تصحیح کردن را بپذیرید. از تصحیح شدن استقبال کنید.  تصحیح کردن اشتباه تان را در آغوش بگیرید. هنگامی که تصحیح نمی‌شوید ، عصبانی شوید. و این بدان معناست که اشتباهات خود را قبول کرده و از تصحیح شدن اشتباهات جدیدتان شرمسار نشوید. چگونه میتوان این کار را انجام داد؟ با معلمانتان ، معلمان خصوصی تان ، دوستان زبانی خود ، دوستان دنیای مجازی خود و حتی افراد خانواده تان رک باشید و از آنها بخواهید که شما را در هر لحظه تصحیح کنند. تبدیل به نسخه ای بهتر شدن از خودتان ، نیازمند آن است که از تصحیح شدن بیم نداشته باشید و اهمیتی به دو ثانیه شرمساری ندهید!
دنیایی از بازی ، اطراف خود خلق کنید.
یک دلیل بسیار مهم پشت این قضیه که چرا کودکان از طریق آواز خواندن  ، گوش دادن به آهنگ های ساده ، کارتون و کمیک ها یادگیری دارند ، وجود دارد. ذهن شما هنگامی که در حالت آرام و تهی از دغدغه ها هست ، انرژی بیشتری داشته برای جذب مطالب آمادگی بیشتری دارد ، تا اینکه خودآگاه باشد و درباره ی مسائل مختلف نگرانی وجود داشته باشد.پس به همین خاطر به موسیقی های مورد علاقه خود گوش دهید ، سریال های تلویزیونی مورد علاقه خود را تماشا کنید و کانال های مورد علاقه تان در یوتیوب را دنبال کنید و نگذارید هیچ عاملی، شما را از دنیای دوست داشتنی تان که به زبان مقصد هستند ، دور کند!
خلاصه مطالب ؟
شما احمق تر نیستید ، بلکه نیاز به استراتژی متفاوت دارید. تصور کنید که آیا تا به حال به یک فرد چاق و ناسالم که رژیم غذایی مشخصی را پیگیری می‌کند گفته آید: تو باید این رژیم را زمان کودکی شروع می‌کردی که در آن زمان آمادگی بیشتری داشتی تا الان مجبور به گرفتن رژیم نمیشدی؟ این حرف غیرمفید و دلسرد کننده به نظر می‌رسد. چرا؟ چون آن فرد هیچ کاری در رابطه با کودکی اش نمی‌تواند انجام دهد. این بدان معنا نیست که آنها نباید از بچگی به دنبال آن می‌رفتند . ما نتایج فوق العاده ای را از بزرگسالانی که خود را محدود به یک هدف کرده اند ، دیده ایم ، پس چرا این کارها را نمی‌کنند؟ بدن ما ، تحت بعضی از شرایط همانند روال همیشگی خود عمل میکند ، و هنگامی که ما استراتژی های مشخصی را دنبال می‌کنیم  بدن به نهایت پیشرفت میرسد. چنین فرآیندی در رابطه با مغز و یادگیری زبان نیز اتفاق می افتد. گرچه هنوز ندانسته ها راجع به مغز و چگونگی کارکرد آن بسیارست ، اما ما همچنان بیشتر و بیشتر درباره ی قابلیت مغز ، کشف میکنیم. همچنین چگونه برای بازدهی بالاتر (ذهنی) از بازی های مختلف ، یادگیری روش ها ، ابزار ها و شیوه های تکرار استفاده کنیم پس بیایید یک بار برای همیشه با آموزش آنلاین زبان در آموزشگاه آنلاین زبان ما یادگیری اصولی و کاربردی زبان را تجربه کنید

این مطلب چطور بود ؟ نظرت برامون مهمه ، نظر بده ...